درخواست برای توقف پخش سریال محبوبِ تلویزیون
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۶۶۸۳۹
به گزارش تابناک، هممیهن نوشت: چندی پیش سانسور چندثانیهای مبلغ اجاره مسکن در سریال قدیمی «پدرسالار» خبرساز شد. واقع امر نباید تعجب کرد. تفاوت نرخها احتمالاً دود از کله همه درمیآورد. بماند که همین دیروز هم تیتر روزنامهها نشان میداد نرخ مسکن دوباره دچار انفجار شده، منتها دولت نزدیک به ۹ ماه از انتشار آن جلوگیری کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غرضم البته شکوه و گلایه از روزگار نیست؛ بیشتر متعجبم از اینکه چطور در سازمان عریض و طویلی به نام صداوسیما که اگر «بانگ و رنگ» بنامیمش، درستتر گفتهایم، افرادی هستند که حواسشان به سانسور چندثانیهای قیمت مسکن هست، اما به این مهم توجه نمیکنند که مضمون بنیادی این سریال با خواست و تقاضا و تمایل زمانه و موجهای خروشان جنبشها و جنبوجوشهای اجتماعی در ایران امروز در تخالف است و احتمالاً عموم مخاطبانی که این سریال را خواهند دید از اینکه پدرسالار، بر سر اینکه فرزندانش و مهمتر از آن، پسران و عروسهایش باید بهاجبار در خانهای بزرگ همراه او و زیر سایه مستدام او زندگی کنند، میجنگد و زمین و زمان را به هم میدوزد تا آنها را به خاک خفت بکشاند، اما لحظهای به این فکر نمیکند که آخر این موجودات دو دست و دوپایی که دور و بر او هستند، آدمند نه برده و نمیتوان تا ابد با آنان، چون طفل صغیر برخورد کرد، تعجب میکنند.
البته میدانم که شاید برخی این تفسیر مرا نپسندند و بگویند «عیب میجمله بگفتی، هنرش نیز بگوی»؛ پدرسالار، «دیکتاتور مصلح» بود و خیر بچههایش را میخواست. من مخالفتی با این ندارم. نه نیتخوان هستم و نه امکان این روایت را از آن سریال ممتنع میدانم، اما به اینجا هم که برسم استناد میکنم به قول عباس میلانی که درباره آخرین پادشاه این مملکت و در آخرین سطور کتابش نوشته بود: «ایران را به غایت دوست داشت، اما بد دوست داشت.» بله، دوستداشتن هم «خوب» و «بد» دارد. آن محبتی واقعی است که به پذیرش تفاوت و فردیت آدمها و لزوم احترام به آنها منجر شود، و گرنه آخر و عاقبتی جز همان سکتهای که پدرسالار کرد، در ناصیه چنین آدمهایی نیست و تاریخ هم نشان داده همه بگیر و ببندها و بزن و بکوبها، در نهایت، و وقتی «وقتش برسد»، چونان «آب در هاون کوفتن» مینماید.
شاید برخی در مقام واکنش و برای نثارکردن طعنه و کنایهای، بگویندای آقا، تو که باز «فمینیست» شدی. جدا از اینکه «فمینیسم» نیز نظیر خیلی «ایسم»های دیگر، یک روایت واحد ندارد، حرف من بهطور خلاصه، هم آنجا و هم اینجا این است که به زنان در طول تاریخ بشر، ستمهایی روا داشته شده که خوشبختانه امروزه بشر خردمند از نادرستی آنها آگاه و حتی درصدد اصلاحشان نیز برآمده است. همه اینها البته بهمرور رخ داده است و اصلاً خود ما نمونههایی از این روند تدریجی هستیم.
سریال «پدرسالار» که پخش میشد، سال ۱۳۷۲، من کودکی هشتساله بودم و در دعوای پدرسالار و آذر، بیشتر با اولی همدلی میکردم و او را نمونه مرد ایدهآل میدیدم. امروز، اما حرکات و سکنات او برایم اغلب مایه حیرت و خنده است. غرض اینکه، دوره «پدرسالاری» به نظرم دیگر گذشته؛ شاید زمانی «کارکرد» حتی مثبتی نیز داشت، اما اینک آنها را نیز ندارد. به بیانی دیگر، این درست که کمیت صداوسیما واقعاً لنگ است و اگر باز تکرار همین سریالها هم نباشد، شاید دیگر مادر من هم بهعنوان یکی از طرفداران همیشگی این رسانه، پای آن ننشیند، اما بههر حال انتخاب چنین سریالی، اگر مبنایی جز تداعی خاطرات و قلقلک عواطف داشته باشد و برای نمونه بخواهد برای بینندگان مزایای پدرسالاری را جعل کند، کوششی بیهوده بیش نخواهد بود. بیهودگی چنین امری شاید حتی در همان دهه هفتاد نیز روشن بود و مثال مرتبط بخواهم بزنم، میتوان به همه فیلمهایی اشاره کرد که در آن دوران ساخته شدند و نشان دادند دیگر نمیتوان با داد و فریاد زنان را به خانه بازگرداند و مانع رشد و استقلال و شکوفایی آنان شد؛ از «همسر» تا «دو زن»، از «سارا» تا «بانو».
آن زمان که نشود، شما دیگر حساب کنید در این زمانه چگونه میتواند بشود؟ همین چند شب پیش «اورکا» را دیدم. «برادران لیلا» و آن سیلی جانانه را هم که چندی پیش به تماشا نشستید. در همین خیابانهای تهران نیز الان شهرداری دوره مدیریت علیرضا زاکانی! عکس و شعر فروغ فرخزاد را بیلبورد کرده گذاشته سر در اتوبانهای شهر. اینها یعنی زمانه عوض شده، به قول فوکو «اپیستمه» و «نظام دانایی» جدیدی رونق گرفته است که در آن برای پدرسالارها، به قول گارسیا مارکز، فقط یک فصل در این جهان وجود دارد: «پاییز».
منبع: تابناک
کلیدواژه: طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین سریال پدرسالار صدا و سیما توقف پخش طوفان الاقصی پرونده قتل داریوش مهرجویی بیمارستان المعمدانی غزه فلسطین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۶۶۸۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزد نجومی سعید آقاخانی ؛ شایعه یا واقعیت
به گزارش پارس نیوز ، اخیراً بحث درباره ساختِ گران سریال در شبکه نمایشخانگی به سمتِ تلویزیون هم آمده است. یکی از تهیهکنندگان اینطور گفته که هر قسمت 2 میلیارد تومان آب میخورد.
او کف برآورد یک سریال رده الف تلویزیون را بین 2 و 2.5 میلیارد تومان میداند؛ با وجود اینکه ممکن است برخی از سریالها حتی با برآورد اولیه یک یا 1.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت آغاز شوند، اما سالانه بسیاری از مجموعهها در میانه تصویربرداری به الحاقیه بودجه میرسند و در ادامه به ارقام 2 تا 2.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت میرسند.
حتی یکی از تهیهکنندگان سیما پرده از نرخ پایه تولید سریال الف در سال 1402 دقیقهای 30 میلیون تومان برداشت. این گمانهزنیها به سمتِسریالهای زیرخاکی و نونخ آمد. حتی برخی اینطور اعلام کردند که سعید آقاخانی با دستمزد نجومی دوباره به تلویزیون آمده و حواشیای خاص را به جان خریده است.
مهدی فرجی در واکنش به این گمانهزنیها، بودجه عجیب و غریب و دستمزد نجومی سعید آقاخانی به خبرنگار تسنیم گفت: واقعاً بودجه این سریال به مانند بودجههای دیگر سریالهای معمولی تلویزیون است. حتی یک ریال از میراث فرهنگی دریافت نکردیم. با بودجه صداوسیما که بسیار بودجه معمولی بود مثل دیگر سریالهایش این کار را ساختیم.
وی افزود: میگویند سعید آقاخانی دستمزد نجومی گرفته؟ این نکته را از همان «نونخ» اول هم میگفتند او در تیم نویسندگان، کارگردانی و بازیگری است برای هرکدام یک دستمزد میگیرد. اما آن موقع گفتم و الان هم میگویم دستمزد سعید آقاخانی مثل دستمزدهایی است که صداوسیما به همه پرداخت میکند. او برای «نونخ» که از نویسندگی تا مونتاژ حدوداً یک سریال درگیر کار بود رقمی که دریافت کرد حتی به مراتب از سریال «راز بقا» نمایشخانگی به مراتب کمتر بود. شاید برخی بپرسند چرا؟ چون آقاخانی به شاد کردن مردم علاقهمند است و این باور را دارد صداوسیما همچنان رسانه فراگیری است و مردم آن را میبینند.
فرجی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا سعید آقاخانی نسبت به اظهارنظر مجازی که داشته، «نونخ5» پایان مجموعههای «نونخ» است تجدیدنظری خواهد داشت، گفت: نمیدانم واقعاً؛ یک مقدار باید جلو برویم و ببینیم ظرفیتهای داستانی برای «نونخ6» پیدا میشود.
فرجی همچنین در خصوص احیای نهضت ساخت سریالهای دنبالهدار تلویزیون توسط سیمافیلم، خاطرنشان کرد: مهمترین موضوع در سریالهایی که چند فصلهاند و به صورت سری ساخته میشوند، قصه است. حتماً باید به قصه به طور خاص و ویژه توجه کنیم، زیرا توجه به قصه و فیلمنامه، این ظرفیت را ایجاد میکند که مردم آن سریال را دوباره ببینند و دنبالش کنند. به هر حال این نوع سریالها برای مردم یک نوع وابستگی ایجاد کرده که قصه و فیلمنامه خوب میتواند این خاطرات خوش و نوستالژی زیبا را برایشان تکرار کند.
او در پاسخ به این سؤال که نظرسنجیهای تلویزیون را باور دارد که 70 درصدِ مردم تلویزیون میبینند، افزود: من گاهی احساس میکنم بینندگان ما بیشتر از این آمارها و ارقاماند. صداوسیما شاید در این خصوص خیلی سختگیرانه اظهارنظر میکند. در ارتباطاتی که با مردم داریم میبینیم مخاطبان ما را به واسطه «نونخ» میشناسند و چقدر این سریال را دنبال کردهاند؛ به این باور میرسیم شاید بیش از این درصدها مردم مخاطب تلویزیون و سریالهایش هستند.
فرجی که گفته میشود قرار است یک سریال در نمایشخانگی را پیگیری کند به «کندو» احمدرضا درویش اشاره کرد که خیلی جدّی امسال این سریال را دنبال میکند که به جایی برسد.